1 آبان 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

اصول بنیادین کارآفرینی

امام علی (ع) اصول زیرساختی و راهبردی زیر را در امر کار و تولید بیان می کند (نظری،1384،ص2) :

1_عدالت اجتماعی (زمینه ساز مشارکت مردم)

2_تعلیم و تربیت (تربیت نیروی انسانی ماهر)

3_شکوفایی بخش های مهم اقتصادی (زراعت،صنعت و تجارت)

4_راهبردهایی مانند کاهش دخالت دولت در حوزه اقتصاد،کاهش موانع تولید و …

 

1_عدالت اجتماعی

بعد اجتماعی و سیاسی عدل انسانی و فردی به عبارتی نمود عینی و تجسم عدالت تام در درون جامعه و در مناسبات ارادی افراد بشر است که مصادیق آن را در قالب کنش های اجتماعی،گروهی،تصویب و اجرای قوانین،ایجاد و اداره نظام ها و احزاب،مقررات و معادلات،تولید،خدمات،توزیع،مصرف،مشروعیت نظام ها،مشارکت مردمی،نظارت،هدایت،تعلیم و تربیت و غیره تجلی می یابد.عدالت اجتماعی در نحله های دیگر به صرف عدالت توزیعی حمل می شود؛ولی در معنای اسلامی به مفهومی گسترده تر و دارای ابعاد گوناگون سیاسی،اقتصادی و فرهنگی و پژوهشی و حقوقی و قضایی است و صرفا در توزیع قدرت یا ثروت خلاصه نمی شود.

اگر فرض کنیم جامعه،اجتماعی خودبسامان از اشخاص است که در رابطه‏ شان با یکدیگر نوعی قواعد رفتاری را الزام آور می دانند و اکثر افراد جامعه،مطابق این قواعد عمل می کنند که این قواعد هم نشان دهنده نظامی از همکاری ها هستند که برای ارتقای نفع مشارکت کنندگان در آن نظام طراحی شده است.

البته گرچه در اینصورت جامعه سودایی همیارانه به قصد سود متقابل است؛ولی در عین حال علاوه بر همسانی منافع در آن،تضاد منافع هم وجود دارد.از طرفیچون همیاری و همکاری اجتماعی،زندگی بهتری را برای همه نسبت به زمانی که هر کسی فقط به قوت خود می زیست،رقم می زند،مورد توجه است و از طرفی چون اشخاص به چگونگی توزیع سودهای بیشتر حاصل از همکاری شان بی اعتنا نیستند،تضاد منافع هم شکل می گیرد.

بی شک عدالت اجتماعی برآیند حاکمیت عدالت در نهادهای مختلف جامعه از قبیل اقتصاد،تعلیم و تربیت،قضاوت و قانون گذاری است.با تحقق عدالت در این شئون و وجوه اساسی جامعه،عدالت اجتماعی شکل می گیرد.از این رو امام علی (ع) عدالت در این شئون و وجوه اساسی جامعه،عدالت اجتماعی شکل می گیرد.

از این رو امام علی (ع) عدالت را شرط ضروری استواری روابط مردم و حاکمیت و آهنگ پیشرفت جامعه می داند :

پس خدای سبحان برخی از حق های خود را برای بعض مردمان واجب داشت و آن حق ها را برابر هم نهاد،و واجب شدن حقی را مقابل گزاردن حقی گذاشت و حقی برکسی واجب نبود،مگر حقی که برابر آن است گزارده شود، و بزرگ ترین حق ها که خدایش واجب کرده است،حق والی بر رعیت است و حق رعیت بر والی،که خدای سبحان آن را واجب نمود،و حق هر یک را به عهده دیگری واگذار فرمود و آن را موجب برقراری پیوند آنان کرد و ارجمندی دین ایشان پس حال رعیت نیکو نگردد،جز آن گاه که والیان نیکو رفتار باشند.پس چون رعیت حق والی را بگزارد،و والی حق رعیت را به جای آرد،حق میان آنان بزرگ مقدار بشود،و راه های دین پدیدار و نشانه های عدالت برجا،و سنت چنان که باید اجرا،پس کار زمانه آراسته گردد و طمع در پایداری دولت پیوسته و چشم از دشمنان بسته،و اگر رعیت بر والی چیره شود و یا والی بر رعیت ستم کند،اختلاف کلمه پدیدار گردد و نشانه های جور آشکار و تبهکاری در دین بسیار.( نهج البلاغه، خطبه 216).

عدالت در این نص،همان رعایت حقوق متقابلی است که خداوند برای تنظیم روابط و تعیین حدود و مرزهای حاکمیت و ملت،وضع نموده است.فرض بر این است که با اجرای این حقوق متقابل،طبیعی ترین رابطه میان مسئولان نهاد حکومت و مردم،و در نتیجه زمینه مشارکت مردم در حوزه سیاست،اقتصاد،فرهنگ،دفاع،امنیت،بهداشت،آموزش و …فراهم می گردد.زیرا مردم هرگز به دولت و دولتمردانی که حقوق آنان را زیرپا می گذارند،اعتماد نخواهند کرد.و با از بین رفتن اعتماد عمومی،جامعه نسبت به این نهاد بی اعتنا و گاه بیگانه می گردد.

بنابراین:

1_امام علی (ع) تاکید و اصرار دارند که مشارکت مردم،با خواست و رضایت آنان باشد، و نه به تحمیل و اجبار.

2_عمران و آبادانی،خواست امام علی (ع) است.او به مسئول مرتبط دستور می دهد که اگر چنین عمران و تولیدی به دست مردم صورت گیرد،خواست و مطلوب او نیز انجام پذیرفته است.

3_مسئولان وظیفه دارند چنین عمرانی را تسهیل و زمینه اشتغال مردم را فراهم نمایند.

4_بعد از عمران و آبادانی،عدالت نیز مورد توجه قرار گیرد: آنان که دست به کار این عمران شده اند در آن سهم دارند، نه آنان که هیچ گونه کار سازنده ای به عهده نگرفته اند.

 

2_تعلیم و تربیت ( استصلاح مردم ) 

در یک تعریف ساده آموزش کارآفرینی فرایندی نظام مند،آگاهانه و هدف گرا می باشد که آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورتی خلاق تربیت می گردند. در واقع،آموزش کارآفرینی فعالیتی است که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز جهت کارآفرینی استفاده می شود که افزایش،بهبود و توسعه نگرش ها،مهارت ها و توانایی های افراد غیر کارآفرین را در پی خواهد داشت.

در واقع هدف از آموزش کارآفرینی تربیت و پرورش افرادی خلاق و نوآور است.این قبیل دوره ها به دنبال استفاده از فرصت های مناسب فراهم شده،مخاطره پذیری،تمایل به حل مشکلات،

بهبود نگرش و گرایش های افراد می باشد.

به طور کلی، در آموزش رشته کارآفرینی اهداف متعددی مورد نظر است که برخی از آن ها عبارتند ز:

الف ) کسب دانش مربوط به کارآفرینی

ب) کسب مهارت در استفاده از فنون تحلیلی،فرصت های اقتصادی و ترکیب برنامه های عملیاتی

ج) شناسایی و تحریک استعدادها و مهارت های کارآفرینانه

د ) القای مخاطره پذیری با استفاده از فنون تحلیلی

ه ) تجزیه نگرش ها در جهت پذیرش تغییر

ر ) ایجاد همدلی و حمایت برای جنبه های منحصربه فرد کارآفرینی

 

تعلیم و تربیت کارآفرین در اسلام

تعلیم و تربیت یکی از وظایف مهمی است که حاکمیت عموما و امامتخصوصا به عهده دارد.همچنان که اشاره شد امام علی (ع) در منشور حکومتش (عهدنامه مالک اشتر) یکی از اهداف حاکمیتخود را استصلاح مردم (تعلیم و تربیت)می داند و در مورد دیگر،یکی از حقوق مردم را تعلیم و تربیت آن ها بیان می فرماید:

شما را تعلیم دهم تا نادان نمانید،و آداب آموزم تا بدانید. (نهج البلاغه،خطبه 34).

سخن زیر نیز بر همین واقعیت دلالت دارد:

امام علی (ع) آن گاه که از جهاد فارغ می گشت،به تعلیم مردم و قضاوت میان آن ها می پرداخت. (الحیات، ج5،ص 323).

یکی از زیر ساخت های مهم و سرنوشت ساز اشتغال و تولید،تربیت نیروی انسانی کارآفرین است.هر مقدار که نظام تعلیم و تربیت پیشرفته باشد،استعدادهای مختلف افراد جامعه شکوفاتر،و در نهایت،کارآفرینی و ایجاد شغل های کیفی و جدید بیش تر خواهد بود.به دیگر سخن،محرک اساسی توسعه جامع و همه جانبه در جامعه،توسعه نیروی انسانی آن جامعه است و بار سنگین این توسعه بر دوش نظام تعلیم و تربیت است که در جای مناسب خود می باید مورد بحث قرار گیرد.آنچه که در اینجا مهم است و باید بدان توجه شود،این است که در منشور حکومت امام علی (ع) به این اصل که هر کاری را باید به کسی دارد که دارای تجربه لازم آن است،تصریح شده است.در واقع،همان توان و مهارت کاری مورد توجه و توصیه آن حضرت بوده است:

و عاملانی این چنین را در میان کسانی جو،که تجربه دارند و حیاء،از خاندان هایی پارسا که در مسلمانی قدمی پیش تر دارند (نهج البلاغه،نامه 53).در واقع کارگزارانی می توانند مسئولیت مدیریت را به عهده گیرند که هم تجربه کاری دارند و هم صداقت و درستکاری.

 

About Author

اخبار ویژه