3 آذر 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

راهکارهای مشارکت مردم روستا

امروزه مشارکت به عنوان یکی از موضوعاتی است که بسیار مورد استفاده قرار می گیرد.چرا که این اصطلاح بسیار دلخوش کننده و توجیه گر جلوه گر است. اما مشارکت می تواند اگر به صورت نهادمند و سازماندهی شده به اجرا درآید منشا اقدامات سازنده، پایدار و مثمر ثمری باشد. بزرگ ترین سرمایه ای که هر روستا می تواند با اتکا به آن مراحل عمران و آبادانی را طی کند چیزی جز مشارکت ساکنان آن روستا نیست. مشارکت اجتماعی بر آن دسته از فعالیت های ارادی دلالت دارد که از طریق آن ها اعضای یک جامعه در امور محله ، شهر و روستا شرکت می کنند و به صورت مستقیم و غیر مستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند.مشارکت اجتماعی با مشارکت مردمی نزدیکی بسیار دارد ، زیرا اولا مشارکتی است که از متن جامعه می آید، ثانیا عرصه های مختلف حیات اجتماعی را در بر می گیرد. چنین مشارکتی در برنامه های عمران اجتماعی، به خصوص در سطح روستا ها جایگاه ویژه ای دارد که غفلت از آن و فراهم نساختن بسترهای لازم برای بسط و بهره گیری مناسب از آن ، برنامه های عمران اجتماعی را در سطوح مختلف دچار مشکل و نارسایی می کند. حرکت توسعه روستایی به سمت پیشرفت انسان ها و امکانات جهت گیری شده است. بنا بر این ایجاد این انگیزه در ساکنان منطقه که خودشان شروع به حرکت و ابداع نمایند ، یکی از شرط های اساسی و مهم است. یکی از ابزار نیل به این مقصود را می توان در تشکیل گروه های سازمان دهی شده مانند تعاونی های کشاورزی، شوراهای محلی و انجمن های روستایی یافت ابزاری که می تواند چندین هدف را دنبال کند. تشکیل این گروه ها برای اعضای آن ها این فایده را دارد که روش بهتری برای مراقبت از منافع آن هاست. در حالی که از سوی دیگر ، اعضای این گروه ها برای دولت و ارگان های وابسته به آن به مثابه مشاور، قابل دسترسی هستند. مشارکت دارای معنا و حیطه های اجرای بسیار گسترده ای می باشد که بیشتر در سطوح کلان و برنامه ریزی های اجتماعی، اقتصادی و … مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین مشارکت دارای بار سیاسی درگیری جامعه مدنی در سیاست گذاری های گسترده و تصمیم سازی هاست.اما مفهوم مشارکتی که در این نوشتار بحث شده است بیشتر با تکیه بر مشارکت بین مردم و دهیار و شورا می باشد. استفاده از مشارکت و توانمندی های مردم بخصوص روستاییان برای عمران و توسعه و اجرای یک مدیریت و برنامه ریزی صحیح می تواند در موارد متعددی انجام گیرد.این موارد به ترتیب شامل شناخت نیازها و اولویت ها، طراحی پروژه ها و برنامه ها، اجرا و نظارت و ارزشیابی نتایج برنامه هاست.

شناخت نیازها و اولویت ها :

در شناخت و آگاهی از مشکلات و نیاز های مردم و اولویت ها، ایده ای که باید در نظر گرفته شود این است که مردم شناخت و آگاهی بیشتری نسبت به مشکلات و نیازهای خود دارند.و از راهکارهای آسان و به صرفه تری بر خوردار هستند. به صورتی که استفاده از یک تیم مشورتی و یا حتی نظر خواهی از کلیه ساکنان محل و یا روستا به دلیل محدودیت جمعیت می تواند راهگشای بسیاری از برنامه هایی قرار بگیرند که فقط بر اساس تشخیص عده معدودی انجام می گیرد. برای مثال به جای این که در برنامه ریزی ها و طرح های عمران روستا فقط نظرات دهیار و شورا مورد توجه قرار گیرد، دهیار میتواند از مشارکت مردم استفاده کرده و نظرات آنها را در مورد برنامه ریزی و اجرای طرح و برنامه متعدد در روستا جویا شود. البته ذکر این نکته لازم است که در این مشارکت و نظر خواهی باید نظرات کلیه افراد از زنان و مردان، جوانان و سالخوردگان، کشاورزان و غیر کشاورزان و بطور خلاصه نظرات همه افراد ساکن در محل لحاظ گردد. این کار باعث می شود که مردم احساس مسئولیت و مشارکت کرده و دل گرم برای مراحل دیگر طرح ها و برنامه ها و همچنین احساس مشترک نسبت به مسائل خود داشته باشند.

 

طراحی پروژه ها و برنامه ها :

این مرحله که در واقع به دنبال مرحله قبل بوده و بعد از آن مرحله به اجرا در می آید بر طراحی و برنامه ریزی برای مشکلات و نیازمندی های مردم به کار می رود. در این مرحله نیز می توان از مشارکت مردم استفاده کرد. یعنی اگر دهیار و شورای اسلامی برای طراحی پروژه ها و طرح های داخل روستا از یک شورای مشورتی بهره جوید بهتر می تواند از موفقیت و بهره گیری از کمک ها و یاری مردم امیدوار باشد. به عنوان مثال اگر طرح های مورد نیاز مردم در مرحله قبلی شناسایی و اولویت بندی گردید و در این اولویت بندی مواردی از قبیل مشکل راه های داخل روستا، جمع آوری زباله و … از اهم مشکلات قرار گرفت. در این مرحله می توان از مشارکت مردم و شورای مشورتی در خصوص این که بهترین گزینه برای حل جمع آوری زباله چیست. از چه وسایلی می توان استفاده کرد از ماشین، تراکتور و …و یا در هفته ای چند بار باید به جمع آوری زباله ها از جلوی در خانه باید عمل کرد. در همه موارد فوق می توان از نظرات خلاق و پیشنهادات مردم و شورای مشورتی استفاده کرد.

 

اجرای برنامه ها و طرح ها :

استفاده از مشارکت مردم در اجرای برنامه ها یکی از موارد معمول در فرایند برنامه ریزی و اجرای برنامه ها در کشور به شمار می رود. روستاها چون از منابع درآمدی محدودی برخوردار و می باشند. همچنین بودجه اختصاصی از سوی دولت و دستگاه های اجرایی برای روستاها پاسخگوی همه طرح ها و برنامه های اجرایی در سطح روستا نخواهد بود. بنابراین راهکار منطقی در اجرای چنین برنامه هایی استفاده از مشارکت مردم می باشد. بدین منظور دهیار و شورای اسلامی روستا می تواند در اجرای طرح های خود از مشارکت مردم بهره بجوید. بر اساس مثال قبلی در اجرای روند بهسازی راه های داخل روستا یا جمع آوری زباله و … از راه های مختلفی همچون جمع آوری خودیاری، استفاده از افراد و پیمان کاران محلی برای اجرای طرح، استفاده از منابع داخلی روستا، کمک یدی و مالی افراد محلی و خلاصه کارهای مختلفی استفاده امنابع محلی به صلاح و نفع جمعی بوده وروند اجرای برنامه ها را هم از نظر تامین مالی و مساعدت های مردمی تسهیل می کند. نظارت و ارزشیابی : نظارت و ارزشیابی آخرین مرحله یک برنامه ریزی متعارف برای توسعه می باشد.که بیشتر در در دو زمینه مورد استفاده قرار می گیرد یکی در حین اجرای طرح ها و برنامه ها و دیگری برای بررسی آثار و نتایج و همچنین رسیدن طرح ها به اهداف از پیش تعیین شده خود مورد استفاده قرار می گیرد. یعنی بطور کلی در مورد این بخش می توان گفت که یک برنامه یا پروژه چقدر درحال پیشرفت بوده و یا اینکه به چه نتایجی دست یافته است. حال در این مرحله نیز استفاده از مشارکت مردم و نظرات آنان می تواند راه گشای حل بسیاری از مسائل گردد.چه اگر دهیار و شورا در این مرحله مهم مردم را شریک کند. مردم خود در مراحل اجرای برنامه ها خواهند بود و مشکلات احتمالی اجرای طرح ها لمس می کنند و راغب به حل این مشکلات احتمالی طرح ها می شوند.

 

نتیجه گیری :

مدیریت روستا (دهیار و شورا) برای عمران و آبادانی روستا و حل مشکلات و معضلات روستاییان می تواند از مشارکت عمومی استفاده نماید. و استفاده از مشارکت مردم در تمامی مراحل فوق امکان پذیر و باعث حل بسیاری از مشکلات می گردد.یعنی هم در فرایند آگاهی و شناخت نیازها و مشکلات و اولویت بندی، طراحی و برنامه ریزی، اجرا و نظارت و ارزشیابی نتایج برنامه ها امکان پذیر است. البته خود نهاد شورای اسلامی روستا و دهیاری یک نهاد مشارکتی است، یک نهاد مشارکتی اجتماعی پایدار که دولت آن را به و جود آورده است. مردم خود نمایندگان خود را بر گزیده و به آن ها اجازه انجام اقداماتی را بر طبق قانون داده اند. اما این نهاد مشارکتی نیز می تواند به نوبه خود از مشارکت جمعی بهره بجوید چرا که محیط روستا محدود بوده و در آن اجرای برنامه ها و کارهای مشارکتی سهل است. اگر این نحوه مدیریت و مشارکت ذکر شده بتواند در سطح روستا عملی شود و دهیار و اعضای شورا علاقه خود را به این نوع از مشارکت نشان دهند و در جهت نهادمند سازی آن حرکت نمایند و دولت نیز از این مشارکت حمایت نماید بسیاری از مشکلات داخل روستا بوسیله خود مردم و با کمک خود مردم حل خواهد شد.

About Author