3 آذر 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

توکل

ای کاش توکل پرندگانم بود! هر صبح تشنه و گشنه پر به آسمان می گشایند و غروب، سیر و سیراب به لانه بر می گردند.

 اگر روزی‌ زندگی را دوست‌ نداشتی، جایت‌ را عوض‌ کن تا از زاویه‌‌ای‌ دیگر به‌ آن بنگری.

زندگی از بعضی‌ زوایا دوست داشتنی تراست و در بعضی‌ زوایا نه.

تو این قدرت را داری که کانال تلویزیونت را عوض کنی، گروه و کانال و رسانه ها و آدم هایش را تغییر دهی!!

جدل و بحث بیهوده با آدم های عصر یخبندان همیشه اولویت اول تو نیست!

باور کن اکثریت آدمها برای یادگیری در این فضاها نیامده اند! برخی به دنبال نردبان می گردند و گروهی به دنبال پله و پل!

همه جا هستند و هیچ کجا نیستند!

 زندگی همین است، هرکجا که حالت خراب شد، تو باید جایت را عوض کنی!

 تو را به گروه هم اندیشی دعوت می کنند، اما مسدود است!

از تو نظر خواهی می کنند ناگهان پاسخت را حذف می کنند!

آدم ها را برای قوطی کبریت خود اندازه گیری می کنند مثل پُرگرِس، همان راهزنی که برای قتل هایش از تابوتهای پیش ساخته ای استفاده می‌کرد !

گفتند آدم ها یک اندازه که نیستند گفت: بزرگ بودند پاهایشان را قطع کنید، کوچکتر بودند از گردن بکِشید تا اندازه شوند! این ها خاصیت فضای مجازی است..

ای کاش توکل پرندگانم بود؛ که هر صبح تشنه و گشنه… و غروب سیر و سیراب….

 

About Author