تمدن های مدرن امروزی گورستان فراموشی هاست و انسان ها از اصل خود بسیار دور مانده اند.امروزه باید حتی مفاهیم اساسی محیط زیست را هم در کلاسهای درسی به فرزندانمان آموزش دهیم.زیرا آنها به سختی قادرند رابطه خود با محیط را درک کنند.آنها حتی نمی دانند بعنوان یک انسان چرا به این نام نامیده می شوند چه رسد به این که عناصر محیطی را به رای العین لمس کرده باشند.کافی است اندکی باورهای مذهبی و فرهنگی خود را مرور کنیم تا به ژرفای رابطه خود با محیط پی ببریم.شاید آن وقت دریابیم که اگر زندگی انسان با آب و خاک و هوا و گیاه شکل گرفته است زوال آنها نیز می تواند به حیات او پایان دهد.در آن هنگام شاید برای ما اهمیت داشته باشد که این عناصر را بهتر بشناسیم و در راستای این شناخت به روابط آن ها با یکدیگر پی ببریم.آن هنگام در خواهیم یافت که تعابیر بشناسیم و در راستای این شناخت به روابط پآن ها با یکدیگر پی ببریم.آن هنگام در خواهیم یافت که تعابیر زیبا و توصیف نیاکان ما از این چندان هم بی معنا نبوده است.
بر اساس باورهای دینی ما آدم اولین انسان روی کره زمین بوده است. واژه آدم کلمه ایست عبری به معنی خاک یا زمین .ما معتقدیم که خداوند آدم را از خاک خلق کرد و بفرمان او ملائک بر وی سجده کردند ونیز معتقدیم که جفت آدم حوا بوده است.حوا نیز واژه ای است عبری به معنای زندگی (living)یا زندگی دهنده (life-giving) با این تعابیر،رابطه انسان با زندگی همانند رابطه آدم است با حوا و اگر وجود حوا بدون آدم میسر نبود بدون خاک هم زندگی بی معناست.
در زبان لاتین آدم با واژه هومو (homo)نامیده میشود که از کلمه هوموس (humus)یا مواد زنده خاک گرفته شده است و انسان (human)به موجودی گفته می شود که وابسته به هوموس باشد.در یونان باستان نیز به خاک جثا (gaea)گفته می شد که اورانوس (خدای آسمان)از آن بارور شد و خدایان دیگر از او زاده شدند.واژه هایی مانند زمین شناسی(geology)،زمین فیزیک(geophysics) و کشاورزی (geoponics)با تعابیری برگرفته از کلمه جئاست.یونانیان عقیده داشتند که دیمتر(demeter) یا الهه خاک از نوادگان جئاست که روح او در دل زمین آرمیده و اوست که به شکل الهه زراعت یا سرس (cereal) برگرفته از کلمه سرس یا الهه زراعت است.مسلما چنین باورهایی تنها منحصر به یونان و روم و ایران قدیم نیست بلکه فرهنگ و اعتقادات مذهبی سایر ملل و اقوام نیز مملو از تعابیر گوناگون درباره رابطه انسان با آب و خاک و گیاه است.
یکی از مشکلات امروزی ما قطع رابطه با پیشینه خود می باشد که همین امر سبب شده است با عناصر طبیعی نیز قطع ارتباط نمائیم.اجداد ما در همزیستی با آب و خاک شلاق بی رحم برف و باران و تازیانه باد و طوفان را بجان می خریدند و از سوزش خشکسالی و خرابی سیلابها نمی هراسیدند و با سختی زمین را صاف می کردند تا دانه ای را در دل نرم خاک جای دهند.آن ها دعا می کردند تا باران ملایم ببارد که خاکشان را نفرساید و به گیاهشان غذا برساند.آنهامحصول خود را در کندوهای ساخته شده از گل رس نگهداری می کردند تا از گزند آفات مصون بماند.اما وضعیت امروزی ما چگونه است؟با وجودی که امروزه زندگی ما بیش از هر زمان دیگر وابسته به آب و خاک است روابط انسان ها با این منابع چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ احساسی بسیار ضعیف شده است.اکثرما،بخصوص در شهرهای بزرگ،بطور مصنوعی زندگی می کنیم.گیاهان را در محلول های غذایی و خاکهای استریل شده می رویانیم و حتی ترجیح می دهیم که از گل و گیاه پلاستیکی استفاده کنیم تا زحمت محافظت از آنها را نیز کم کرده باشیم.بچه های ما تصور می کنند که میوه ها در میوه فروشی و غذاها در سوپرمارکتها تولید می شوند.حتی واژه خاک با کثافت (dirt)ممترادف گردیده و کسی را که خاک آلود باشید کثیف (dirty)می نامیم و اگر دست بچه ای خاکی شود فوری او را با مجبور می کنیم که آن شسته و کثافت را از خود دور کند.حال آنکه این همان خاکی است که از پاکی و قداست به ما دستور داده شده است که با آن تیمم کنیم شاید چنین دیدگاهی نسبت به طبیعت برای افراد عامی امری معمولی باشد،ولی از متخصصان و کسانی که با طبیعت سروکار دارند انتظار می رود که دانش خود را در قالب روابط زیست محیطی بکار برده و از نگاه تجریدی به مسائل بپرهیزند.کافی است به یک مزرعه یا جنگل نگاهی گذرا داشته باشید تا ببینید چگونه ماده و انرژی در آن در جریانند.تابش خورشید از اتمسفر و آسمانه گیاه گذشته و به خاک وارد می شود.به برکت این انرژی میلیاردها فرایند حیاتی و غیر حیاتی صورت می پذیرد که ریش باران،تبادل گرما،نفوذ آب به خاک و لایه هایی زیرزمینی،تعرق و تبخیر،تبالد اکسیژن و گاز کربینک بین گیاه نمونه هایی از این فرایندهاست.اگر بخواهیم لایه نازک خاکی را که عمق آن در بسیاری جاها حتی از یک متر هم کمتر است با ارتفاع اتمسفر زمین و یا عمق اقیانوسها و ضخامت سنگ_کره(lithosphere) مقایسه کنیم میبینیم این لایه بیش از حد تصور نازک است.اما با همه این ناچیزی زندگی ما به تولیدات حاصله از این لایه نازک است.اما با همه این ناچیزی زندگی ما به تولیدات حاصله از این لایه نازک وابسته است.بنابراین گزاف نیست اگر گفته شود که شناخت خاک و روابط آن با آب و گیاه و اتمسفر برای ما و بخصوص برای مهندسان کشاورزی،جغرافی دانها،زیست شناسان و نیز مهندسان عمران و آب و آبیاری لز واجبات بشمار می رود.
رابطه آب و خاک و گیاه علمی است که خصوصیات هریک از این عناصر را در ارتباط با سایر اجزاء بیان می دارد تا به سوالات مطرح شده پاسخ مناسب و علمی داده شود.گفته می شود روزی یکی از فرهیختگان دانشگاهی سری به دانشگاه می زند تا با استاد قدیمی خود دیداری داشته باشد.او مشاهده می کند که استاد در دفتر کار خود به تنظیم سوالاتی مشابه با آنچه در 20 سال قبل دیده بود مشغول است و لذا می پرسد استاد بعد از 20 سال باز هم که همان سوالات قدیمی را مطرح می کنید و استاد متواضعانه می گوید که سوالها عوض نشده اند بکه این جوابهاست که مرتب تغییر می کنند.ما نیز باید بپذیریم که با دانش کنونی خود هیچ وقت قادر نخواهیم بود به تمامی سوالات طرح شده در این زمینه پاسخ داده و این پاسخ ها را ثابت و مطلق بدانیم.اما شناخت روابط اساسی آنها تا اندازه زیادی ما را در حل مشکلات خود کمک خواهد کرد.
دکتر امین علیزاده
استاد دانشگاه فردوسی مشهد
More Stories
مدرسه مزرعه ای کشاورزان
پیشگیری از فرونشست زمین های کشاورزی
توصیه ترویجی فصل گلدهی درختان