4 آذر 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

مردی پیاده آمده تا روستای تو

مردی پیاده آمده تا روستای تو
شعری شکفته روی لبانش برای تو

آورده لهجه های پر از دود شهر را
آرام شستشو بدهد در صدای تو

یک استکان طراوت گل های تازه دم
یک لقمه آفتاب سحر ناشتای تو

در کوچه باغ های نیشابور و باغرود
پیچیده ماجرای من و ماجرای تو

گه گاه اگر سر به هوا می شوم چه عیب
گه گاه می زند به سر من هوای تو

,,,

جسم مرا بگیر و در خود مچاله کن
خواهد چکید از بدنم چشم های تو

جسم مرا بگیرو در خود مچاله کن
خواهد چکید از بدنم چشم های تو

مردی پیاده آمده جسم مرا بگیر

 

شاعر:علیرضا بدیع

About Author