1 آذر 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

تفاهمنامه

تا از خودت شروع نکنی،
بهار را تجربه نخواهی‌کرد!
حتی اگر صدها بهار در بیرون از تو بیاید و برود،
و همه به‌ هم‌ و از جمله به تو،
آنرا هزاران‌ بار شاد باش‌ گویند!
بهار واقعی باید در درون تو متولد شود!
و بهار را تجربه نخواهی کرد مگر آن که رخت آگاهی‌ات نو شود.
تا آگاهی‌ ات‌ رشد نکند و جوانه های فهم در تو نشکفد،
و تو با فهمت در عرصه زندگی به مفاهمه و تعامل در تغییر زندگی دست پیدا نکنی، حاصلی نداری!
تو برای اینکه دانایی ات با توانمندی هایت به وحدت برسند بایستی قبل از هر ارتباط بیرونی به یک تفاهمنامه دست پیدا کنید!
«ما» یعنی تو بعلاوه چیزها، اشیا، آدم‌ها، راه‌ها، روش ها، و تعامل؛
این سه مجموعه بزرگ می شود خروجی تو با همه زندگی!
اگر میبینی دانایی هایت شده وبال گردن ات، بخاطر این است که با رفتارت هیچ تناسبی ندارند!
عید که از عود گرفته شده است می آید تا ایجاد تعادل کند، حقیقی و واقعی؛
بایستی به خودت رحم کنی و هرآنچه از دست داده ای را به زندگی خودت عودت دهی تا عید شود تا شاخه های وجودت تیغ بزنند !
شکوفه کنند، محصول جدیدی از خودت ارائه دهند..
آیینه ای مقابل ات قرار ده،
هرگاه خواستی حرفی بزنی اول به خودت نگاه کن!
عمیق شو!
ببین چقدر همانی هستی که ارائه می دهی و مدعی آن هستی!
این اینه همین است که در اطاقت نصب کرده ای و آیینه حقیقی همان است که تلاوت می کنی اما به دنبال پیدا کردن خودت در آن نیستی!

About Author