1 آذر 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

دانش بومی، سرمایه اجتماعی روستا

رستن و روئیدن در هر عرصه ای و در هر زمینه ای، ریشه می خواهد! آنچه که در طوفان‌ها و تگرگ ها و زمستان‌های سرسخت، تاب آوری و مقاومت دارد و می ایستد، ریشه های عمیق و سترگ و تاریخی است.

نظامات اجتماعی اینگونه اند، پیشرفت و آبادانی اگر از فهم و بینش و ادب و ادبیات مردمی زیست بوم، دور بماند و درک درستی از ریشه های فرهنگی و اجتماعی نداشته باشد، می شود آنچه که تحت عنوان توسعه در بیشمار روستاهای تخلیه شده اتفاق افتاده است!

در خراسان رضوی دهها روستای مهاجر فرست غیر متعارف داریم؛ یعنی روستاهایی هستند که هدف گردشگری اند اما ساکنین آنها مهاجرت می کنند ، چرا؟

چون در بسیاری رفتارهای توسعه روستایی، روش های انجام کار را به سُخره گرفته ایم، ساده و سطحی و یک کار دم دستی تلقی کرده ایم! همینکه با یک کار ریشه دار که 30 سال سابقه اجرایی دارد آشنا شدیم، بدون شناخت نظام های بهره برداری، با روش های جعلی ، جار زدیم و اقدام کردیم و حالا گیر کردیم!! تا کی بایستی توسعه درون زا را، جعلی و هزینه بر تجربه کنیم؟

بیشتر از تعداد روستاهای کشور تفاهم‌نامه داریم!! ریشه ها، دانش بومی مردم است که بزرگترين سرمایه اجتماعی آنها، در توسعه فرهنگی، تنظیم معیشت و طراحی برنامه های تولید و همه زندگی آنها است! آنچه از بیرون تحمیل شود اگر با این سرمایه اجتماعی گره نخورد، بر باد می رود!؟ البته این را همه می‌دانند اما، ساختارها و نظام بروکراسی و برنامه ریزی متمرکز، درک درستی از خدمات روستایی و کشاورزی نداشته و همچنان این ظرفیت عظیم رهااست!!

 

About Author