علت مفاسد اقتصادی و اجتماعی
آیت الله العظمی شاه آبادی علت مفاسد اقتصادی و اجتماعی را به تفصیل بررسی می کندکه به اهم آنها اشاره می شود.
1_بسنده به اسلام انفرادی:این امر باعث شده تا مسلمانان میدان امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند و تبلیغات برای اسلام را نادیده بگیرند.در حالی که قرآن منحصر در اسلام انفرادی نیست.قرآن نمی فرماید به تنهایی نماز بخوان،بلکه افزون بر آن، تولید نمازگزار و اقامه نماز را از مسلمانان می خواهد.
2_مغرور شدن مسلمانان به شفاعت.این امر منشا ارتکاب انواع مفاسد و رذایل اخلاقی و گناهان کبیره شده است.شدت این غرور به حدی رسیده است که برخی افتخار به آن مفاسد می کنند.در حالی که غرور به حقانیت اسلام و شفاعت باعث محروم شدن از هر دوی آنها می شود.
3_نا امیدی از دستیابی به زندگی سعادتمندانه دینی و دنیایی.در حالی عالم دنیا برای تحصیل سعادت دینی و دنیایی است.
4_تفرقه بین مسلمانان و پاره شدن ریسمان برادری بین آنان که باعث اضمحلال دین و دنیای مسلمین شده است.هرچه تفرقه بیشتر شود،انحلال و نابودی مسلمانان شدت می یابد.
5_نداشتن بیت المال و مرکزیت مالی.چون جریان یافتن حیات اسلام در دنیا به نیروی انسانی و امکانات اقتصادی و مالی نیازمند است.به همین جهت خدای متعال حقوق مالی همانند زکات را برای اداره اساس اسلام واجب نموده است.
6_مهم ترین علت همه این مفاسد،جهل مسلمانان به امور اجتماعی و اقتصادی اسلام است.اگر مسلمانان اسلام را درست می شناختند و به آن عمل می کردند،جامعه اسلامی دچار این همه مفاسد نمی شد.
آیت الله العظمی شاه آبادی معتقد است که برای حل مشکلات اقتصادی جامعه اسلامی باید الگوی اقتصادی متناسب با تعالیم اسلامی را مبتنی بر مبانی هستی شناختی استخراج و طراحی کرد و همه مسلمانان در درون چنین ساختاری با تلاش اقتصادی درصدد رفع مشکلات اقتصادی برآیند.بنابراین،مبانی هستی شناختی ساختار اقتصادی و اجتماعی خود را مبتنی بر فطرت و توحید قرار داده و آن را تبیین می کند.در ادامه مبنای هستی شناختی الگوی اقتصادی به اختصار بیان می شود:
فطرت و توحید،مبنای هستی شناختی الگوی اقتصادی
انسان به مقتضای آیه (فطره الله التی فطر الناس علیها :با همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده) بر فطرت الهی آفریده شده است.امر فطری چیزی است که خداوند به انسان عنایت می کند و بشر آن را از راه آموزش فرا نمی گیرد؛بلکه از لوازم ذاتی وجود انسان است.همانند علاقه مادر به فرزند،ارزش طلبی،زیبایی طلبی و کمال خواهی.از آنجایی که فطرت را خدای متعال به انسان عنایت کرده است،در قرآن تعبیر به فطرت الله آمده است.مراد از فطرت الهی،علم و عشق است.یعنی خدای متعال،عالم است به ذات خود و نیز در نهایت عشق و ابتهاج به ذات خود است.بنابراین ،وقتی انسان مفطور به فطرت الهی است،یعنی انسان عالم به خدای متعال و عاشق خدای متعال است.به همین جهت خداوند می فرماید:فطره الله التی فطر الناس علیها،به همین جهت معصوم (ع) فرموده است:(خلق الله آدم علی صورته:خدای متعال انسان را بر صورت خود آفریده است.)یعنی انسان عالم به خدای متعال است و می فهمد که او خیر و کمال محض و خالق جهان هستی است.این درک و علم انسان به خدای متعال،همان توحید افعالی است.انسان به چنین وجودی فطرتا عشق می ورزد و برای رسیدن به او حرکت می کند و مطیع او می شود.چنین انسانی در تمام عرصه ها،رفتارها و روابط خود را به گونه ای تنظیم می کند تا چارچوب حرکتش به سمت خیر و کمال مطلق یعنی خدای متعال باشد.این عشق انسان به خداوند متعال همان توحید عملی و عبادی انسان است.در روایات فراوانی چنین فطرتی را توحید نامیده اند.
از آنجایی که عاشق(انسان) باید به معشوق (خدای متعال) برسد،باید به سمت او حرکت کند،به همین جهت خطاب اقم وجهک للدین:چهره ات را به سوی دین قرار بده.متوجه انسان می شود.منظور از وجه در اینجا وجه و صورت ظاهر نیست،بلکه وجه قلب است.این معنا همان توحید عملی انسان می باشد.
ادامه دارد…
More Stories
دلایل و اهداف شکل گیری شرکت های تعاونی تولید روستایی در کشور
بررسی و معرفی الگوی اقتصادی آیت الله العظمی شاه آبادی (9)
بررسی و معرفی الگوی اقتصادی آیت الله العظمی شاه آبادی (8)