1 دی 1403

باشگاه کشاورزان جوان

کانون روستازادگان سرزمین آفتاب

اصول آموزش و یادگیری در بخش کشاورزی (2)

بنیادهایی برای آموزش موثر

اصول به عنوان بنیانی برای آموزش موثر به خدمت گرفته می شوند.اصول تنها زمانی موثرند که عملا به کار گرفته شوند.

ضروری است،معلمانی که در زمینه های خاص کشاورزی تدریس می کنند،در علوم،تکنولوژی و مهارتهای اختصاصی تسلط و صلاحیت داشته باشند.اگر چه،دانش و مهارت در موضوع درسی جهت حصول به حداکثر نتایج یادگیری ضروری است.لیکن کافی نمی باشد.به طور مساوی این نیز مهم است که معلمان اصول را بشناسند و درک نمایند و در استفاده بعضی اصول اساسی آموزش و یادگیری توانا باشند.آگاهی از اصول اساسی روان شناسی یادگیری،معلمان را قادر می سازد تا در توسعه وسایل و تکنیکهای آموزشی ابتکار داشته باشند و درک نمایند که چرا بعضی خط مشی ها و تکنیک های آموزشی باید استفاده شوند یا نشوند و موقعیتهای آموزشی را به طوری تشخیص دهند که راهبردهای مناسب را انتخاب نمایند و نتایج موردنظر یادگیری حاصل شود.معلمانی که عوامل تقویت کننده آموزش و یادگیری را درک نمایند،می توانند آموزش را آن چنان طراحی،ارائه و ارزشیابی نمایند که افرادی که به وسیله آنان آموزش می بینند،به سطوح بالای صلاحیت و شایستگی نایل شوند.

اصول آموزش و یادگیری پایه و اساسی را برای تمام مراحل آموزش فراهم می آورد.برخی اصول ویژه برای سازماندهی  و ساختاربندی موضوع درسی،بنیادی تلقی می شوند.برخی اص3ول دیگر برای انگیزش دانش آموزان ،برای استفادهدمناسب از پاداش و تقویت و برای گزینش تکنیکهای آموزشی،اساسی به شمار می آیند.همچنین،بعضی اصول روانشناسی یادگیری،مبنا و پایه ای هستند که در فرایند آموزشی،نهایتا به کاربرد و انتقال یادگیری از کلاس و آزمایشگاه به دنیای واقعی منجر می شوند.

آموزش موثر به درگیر کردن بیشتر از آنچه که معلم در کلاس و آزمایشگاه انجام می دهد،می پردازد.این نوع آموزش،آموزشی خلاق و جالب است و دانش آموزان را به چالش فرا می خواند  و نتایجش سطح بالایی از تسلط را در کار دانش آموزان به دنبال دارد.در آموزش موثر موضوع درسی باید به طور مستقیم با اهداف آموزشی دوره مرتبط  باشد.محتوای نیازهای دوره باید دارای تقدم و تاخر باشد،به طوری که هر شخص بتواند منطق نهفته در نظام موضوع درسی را ببیند و درک نماید.

برای یادگیری موثر،دانش آموزان باید به روشنی ببینند که چطور آنچه فراگرفته می شود،به طور مستقیم به اجرای اهداف آنها کمک می نماید و چگونه آنچه می آموزند در حال و آینده نزذیک برایشان مفید است.آنها باید واقف شوند به اینکه سازمان و سلسله مراتب واحدهای آموزشی که دوره را شامل می شوند،دارای منطقی خاص است.

این از وظایف معلم است که مطمئن شود،دانش آموزان فهمیده اند به دنبال چه نتایج یادگیری هستند؛چه موضوع درسی باید آموخته شود؛چگونه موضوع درسی مفید خواهد بود؛چطور توالی واحدهای آموزشی و فعالیتهای آتی طراحی شود و اینکه چرا دوره سازماندهی شده و برای آن سلسله مراتبی ایچاد شده است.برای عملی کردن این راهبرد معلم در آغاز دوره باید،به طور عمومی با رشته تحصیلی همراه شود(آن را بشناسد).دانش آموزان قبلا از آنچه که از آنها انتظار می رود و از چرایی آن انتظارات مطلع شوند.دانش آموزان باید بدانند با چه چیزهایی در تماسند و چرا در تمام طول دوره ّآ آنها در تماسند.معلم پویا توجه بیشتری مبذول می نماید تا مطمئن شود که برای دانش آموزان روشن شده است که چه چیزی و چرا باید آموخته شود.اگر دانش آموزان به این هدف واقف شوند و در آمرزش با حرارت و جدیت باشند،این امر مهم حاصل می شود که توجه و انرژی آنها منحرف نخواهد شد.چون که،2 تلاش آنها معطوف به این می شود که موضوع درسی را بفهمند،بدانند چگونه موضوع درسی را بفهمند؛بدانند چگونه موضوع درسی سازماندهی می شود و اینکه برای یادگیری از آنها چه انتظاری می رود.

ادامه دارد…

About Author